عطار » مختارنامه » باب ششم: در بیان محو شدۀ توحید و فانی در تفرید » شمارهٔ ۴۱

چون وصل، غمم بر غمِ هجران بفزود

بس درد که بر امید درمان بفزود

ازمعنی بینهایتم جان میکاست

چون جمله یکی گشت مرا جان بفزود