عطار » مختارنامه » باب اول: در توحیدِ باری عزّ شأنه » شمارهٔ ۱۰۰

جان دردو جهان کسی بجای تو نداشت

دل دیده براه، جز برای تو نداشت

یا رب سگ نفس را به صد درد بسوز

کاین ناکس بیوفا وفای تو نداشت