عطار » مختارنامه » باب اول: در توحیدِ باری عزّ شأنه » شمارهٔ ۹۲

از هیبت تو این دل غم خواره بسوخت

دل خود که بود که جان بیچاره بسوخت

یا رب بمسوز این تن سرگردان را

کز آتش تشویر تو صد باره بسوخت