چنین گفتهست آن پیر پر اسرار
که نه گم میشوی تو نه پدیدار
اگر چون عرش اعلا گردی از عز
به هیچت بر نمیگیرند هرگز
وگر چون ذرهای گردی بهخُردی
چنین گفت او که هم گم مینگردی
چه میخواهی چه میگویی کجایی
سخن از دوغ گوی ای روستایی