عطار » الهی نامه » بخش بیست و دوم » (۲) حکایت آن بزرگ با خواجه علی طوسی

بزرگی هم نکودل هم نکو عقل

ز خواجه بوعلی طوسی کند نقل

که این ساعت تو در عین بلائی

که از سر تا قدم جمله فنائی

همه پشتی همه رو گرد در راه

همه رؤیت همه دیده شو آنگاه

همه دیده همه دل شو بیکبار

که تا آگه شوی زین رمز بسیار

اگر تو جملهٔ دل درد گردی

همه درمان شوی و مرد گردی

اگر تو درد خواهی تا بدانی

ترا مرگست روی ای زندگانی

ولی میدان که عین درد آنست

که هرگز در دو عالم کس ندانست