مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۸۲۸

جانم دارد ز عشق جان‌افزائی

از سوداها لطیفتر سودائی

وز شهر تنم چو لولیان آواره است

هر روز به منزلی و هر شب جائی