مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۷۴۸

ای عشق تو عین عالم حیرانی

سرمایهٔ سودای تو سرگردانی

حال من دلسوخته تا کی پرسی

چون می‌دانم که به ز من میدانی