مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۲۶۷

فانی شدم و برید اجزای تنم

می‌چرخ که بر چرخ بد اول وطنم

مستند و خوشند و می‌پرستند همه

در عیب از این وحشت و زندان که منم