مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۱۸۷

بیگاه شد وز بیگهی من شادم

امشب قنق است یار فرخ‌زادم

روز و شب دیگر است در عشق مرا

من زین شب و زین روز برون افتادم