مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۱۰۸

آمد بت خوش‌عربدهٔ مِی‌کیشم

بنشست چو یک تنگ شکر در پیشم

در بر بنهاد بربط و ابریشم

وین پرده همی زد که خوش و بی‌خویشم