مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۹۲۹

آن تاب که من دانم و تو ای دل سوز

ای دوست شب و روز ز دل می‌افروز

نی نی که غلط گفتم ای عشق آموز

عشق تو و سودای تو آنگه شب و روز