مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۸۵۷

هم کفرم و هم دینم و هم صافم و درد

هم پیرم و هم جوان و هم کودک خرد

گر من میرم مرا مگوئید که مرد

کو مرده بدو زنده شد و دوست ببرد