مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۷۷۹

گر با دل و دنده هیچ کارم افتد

در وقت وصال آن نگارم افتد

خون دل از آب دیده زان میبارم

تا آن دل و دیده در کنارم افتد