مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۶۱۸

جانا تبش عشق به غایت برسید

از شوق تو کارم به شکایت برسید

ارزانکه نخواهی که بنالم سحری

دریاب که هنگام عنایت برسید