مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۵۵۸

ای عشق تُوَم انّ عذابی لشدید

ای عاشق تو به زخم تیغ تو شهید

شب آمد و جمله خلق را خواب ببرد

کو خواب من ای جان مگرش گرگ درید