مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۵۴۷

ایام وصال یار گوئی که نبود

وان دولت بیشمار گوئی که نبود

از یار به جز فراق بر جای نماند

رفت آن همه روزگار گوئی که نبود