مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۸۵

گفتم بجهم همچو کبوتر ز کفت

گفت ار بجهی کند غمم مستخفت

گفتم که شدم خوار و زبون و تلفت

گفت از تلف منست عزو شرفت