مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۲۴۵

پرورد به ناز و نعمت آن دوست مرا

بردوخت مرقع از رگ و از پوست مرا

تن خرقه و اندر آن دل من صوفی

عالم همه خانقاه و شیخ اوست مرا