انوری » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۴۴۰

چون دیده فرو ریخت به رخ بینایی

وز دل اثری نماند جز رسوایی

ای جان تو چه می‌کنی که را می‌پایی

نیکو سر و کاریست تو در می‌بایی