انوری » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۷۱

آن دل که نشان نیست مرا در بر ازو

جز درد و به درد می‌زنم بر سر ازو

بازآمد و محنتی درافکنده چو دود

هرگز نبود حرام روزی تر ازو