انوری » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۲۹۸

زلف تو دلم برد و به جان در خطرم

گیرم که ز بیم پی به زلفت نبرم

باری دمی از زیر کله بیرون کن

چندان که ز دور در دل خود نگرم