انوری » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۵۲

چون حسن تو رنج من به عالم سمرست

کارم چو سر زلف تو زیر و زبرست

دیدم ز غمت بسی جفاها لیکن

نادیدن تو ز هرچه دیدم بترست