انوری » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۲۱۴

به خدایی که دست قدرت او

ناوک مجری قدر فکند

دست قهرش مگر ز وعد و وعید

جوز در مغز معصیت شکند

کز ملافات مردک جاهل

بیخ شادی ز جان و دل بکند