انوری » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۱۸۵

به خدایی که بی‌شناس مقیم

دردل و دیده آتشم باشد

مرگ هر چند خوش نباشد لیک

بی رخ دوستان خوشم باشد