انوری » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۱۳۰ - ایضاله

ای ز جانم عزیزتر خاکی

گر زمین عطف دامن تو برفت

از تو باز آمدن که یارد خواست

عذر این آمدن که داند گفت