سعدی » مواعظ » مثنویات » شمارهٔ ۱۰

نمیرد گر بمیرد نیکنامی

که در خیلش بود قائم مقامی

چو در مجلس چراغی هست اگر شمع

بمیرد، همچنان روشن بود جمع