سعدی » مواعظ » قطعات » شمارهٔ ۷۴

تشنهٔ سوخته در چشمهٔ روشن چو رسید

تو مپندار که از سیل دمان اندیشد

ملحد گُرْسِنِه و خانهٔ خالی و طعام

عقل باور نکند کز رمضان اندیشد