سنایی » دیوان اشعار » قصاید و قطعات » شمارهٔ ۱۹۸

هم اکنون از هم اکنون داد بستان

که اکنونست بی شک زندگانی

مکن هرگز حوالت سوی فردا

که حال و قصهٔ فردا ندانی