سنایی » دیوان اشعار » قصاید و قطعات » شمارهٔ ۱۹۶

گوگرد سرخ خواست ز من سبز من پریر

در پیشش ار نیافتمی روی زردمی

خود سهل بود سهل که گوگرد سرخ خواست

گر نان خواجه خواستی از من چه کردمی