سنایی » دیوان اشعار » قصاید و قطعات » شمارهٔ ۸۸

چون شکرم در آب دو چشم و دلم فلک

در جام کینه خوشتر از آب و شکر کشید

گردون زبان عقل مرا قفل برفگند

و ایام چشم بخت مرا میل در کشید