سنایی » دیوان اشعار » قصاید و قطعات » شمارهٔ ۷۷

دور عالم جز به آخر نامدست از بهر آنک

هر زمان بر رادمردی سفله‌ای مهتر شود

آن نبینی آفتاب آنجا که خواهد شد فرو

سایهٔ جوهر فزون ز اندازهٔ جوهر شود