رودکی » مثنوی‌ها » ابیات به جا مانده از کلیله و دمنه و سندبادنامه » بخش ۱۳

تا جهان بود از سر آدم فراز

کس نبود از راز دانش بی‌نیاز

مردمانِ بخرد اندر هر زمان

راهِ دانش را به هر گونه زبان

گِرد کردند و گرامی داشتند

تا به سنگ اندر همی بنگاشتند

دانش اندر دل چراغ روشنست

وز همه بد،  بر تن تو،  جوشنست