رودکی » قصاید و قطعات » شمارهٔ ۹۲

یاد کن: زیرت اندرون تن شوی

تو برو خوار خوابنیده، ستان

جعد مویانت جعد کنده همی

ببریده برون تو پستان

پیر فرتوت گشته بودم سخت

دولت او مرا بکرد جوان