رودکی » قصاید و قطعات » شمارهٔ ۶۶

زادوش، عطارد، آن که نخوانیش جز دبیر

یک نام او عطارد و یک نام اوست تیر

عاجز شود ز اشک دو چشم و غریو من

ابر بهارگاهی و بُختور در مَطیر

گیتی چو گاو نیک دهد شیر مر ترا

خود باز بشکند به کرانه، خُنورِ شیر