هاتف اصفهانی » دیوان اشعار » مطایبات » شمارهٔ ۲

با حریفی که بی‌سبب دارد

سر آزار من بگو زنهار

گرچه از حکه در تعب باشی

... خر را به ... خویش مخار

هان و هان راه خویش گیر و برو

به دم مار خفته پا مگذار