عراقی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۴۲

با یار به بوستان شدم رهگذری

کردم نظری سوی گل از بی‌‌بصری

آمد بر من نگار و در گوشم گفت:

رخسار من اینجا و تو در گل نگری؟