عراقی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۷۸

این عمر، که برده‌ای تو بی‌یار بسر

ناکرده دمی بر در دلدار گذر

جانا، بنشین و ماتم خود می‌دار

کان رفت که آید ز تو کاری دیگر