به دو چشم تو که تا زندهام
تو خداوندی و من بندهام
سر زلف تو گواه من است
که من از بهر رخت زندهام
به رخ خویش ننازی چنان
که من از عشق تو نازندهام
چه زنم خنده که در عشق تو
ز دو صد گریه بود خندهام