خاقانی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۲۹۹

خاقانی را بی‌قلم کاتب شاه

انگشت شد انگشت و قلم ز آتش آه

هم بی‌قلمش کاتب گردون صد راه

بگریست قلم‌وار به خوناب سیاه