شاکر بخارایی » قطعات پراکنده » شمارهٔ ۳

سرد است روزگار و دل از مهر سرد نی

می سالخورده باید ما سالخورد نی

از صد هزار دوست یکی دوست دوست نی

وز صد هزار مرد یکی مرد مرد نی