چسان کنم دم بسمل بلند افغان را
ز سرمه کرد سیه تاب تیغ مژگان را
کدام باز ندانم در آشیان بندیست
که هست حکم پر کاه بال مرغان را
غنی ز فاقه چو بندیم بر شکم سنگی
گمان برند که داریم در بغل نان را