صفی علیشاه » تفسیر منظوم قرآن کریم » ۸۰- سوره عبس » ۲- آیات ۱۳ تا ۳۲

فِی صُحُفٍ مُکَرَّمَةٍ (۱۳) مَرْفُوعَةٍ مُطَهَّرَةٍ (۱۴) بِأَیْدِی سَفَرَةٍ (۱۵) کِرٰامٍ بَرَرَةٍ (۱۶) قُتِلَ اَلْإِنْسٰانُ مٰا أَکْفَرَهُ (۱۷) مِنْ أَیِّ شَیْ‌ءٍ خَلَقَهُ (۱۸) مِنْ نُطْفَةٍ خَلَقَهُ فَقَدَّرَهُ (۱۹) ثُمَّ اَلسَّبِیلَ یَسَّرَهُ (۲۰) ثُمَّ أَمٰاتَهُ فَأَقْبَرَهُ (۲۱) ثُمَّ إِذٰا شٰاءَ أَنْشَرَهُ (۲۲) کَلاّٰ لَمّٰا یَقْضِ مٰا أَمَرَهُ (۲۳) فَلْیَنْظُرِ اَلْإِنْسٰانُ إِلیٰ طَعٰامِهِ (۲۴) أَنّٰا صَبَبْنَا اَلْمٰاءَ صَبًّا (۲۵) ثُمَّ شَقَقْنَا اَلْأَرْضَ شَقًّا (۲۶) فَأَنْبَتْنٰا فِیهٰا حَبًّا (۲۷) وَ عِنَباً وَ قَضْباً (۲۸) وَ زَیْتُوناً وَ نَخْلاً (۲۹) وَ حَدٰائِقَ غُلْباً (۳۰) وَ فٰاکِهَةً وَ أَبًّا (۳۱) مَتٰاعاً لَکُمْ وَ لِأَنْعٰامِکُمْ (۳۲)

در صحیفه‌های گرامی داشته شده (۱۳) برداشت کرده شده پاکیزه گردانیده (۱۴) بدستهای کاتبان (۱۵) شریفان نیکوکاران (۱۶) کشته باد انسان چه کافریست او (۱۷) از چه چیز آفرید او را (۱۸) از نطفه آفریدش پس اندازه مقرر داشت او را (۱۹) پس راه آسان گردانید آن را (۲۰) پس میرانید او را پس فرمود که در گور جای دهید او را (۲۱) پس چون خواهد زنده گرداندش (۲۲) نه چنین است بجای نیاورده هنوز آنچه فرمود (۲۳) پس آید که بنگرد انسان بسوی خوردنش (۲۴) بدرستی که ما ریختیم آب را ریختنی (۲۵) پس شکافتیم زمین را شکافتنی (۲۶) پس رویانیدیم در آن دانه (۲۷) و انگور را واسفست (۲۸) و زیتون و درخت خرما (۲۹) و باغهای پر درخت (۳۰) و میوه و چراگاه (۳۱) مایه عیش برای شما و از برای چهارپایان شما (۳۲)

در صُحف قرآن همه ثبت است و ضبط

بس گرامی نزد حق از وجه ربط

یافته رفعت به هفتم آسمان

یا بلند از قدر و پاکیزه بیان

از شوائب وز تناقض وز خطا

پاک و هم از شبهۀ اهل هوی

شد نوشته جمله آیات کلام

خود به دست آن سفیران کرام

وآن بزرگان نکوکار از قبول

قصد از آن باشند اصحاب رسول

دور باد از رحمت آن کافر نهاد

گرچه بسیار است کفرش هم زیاد

آفریده از چه چیز او را خدای

ز اندکی آب منی در ابتدای

ساخت پس اعضای او را در شکم

راه بیرون گشتن آسان کرد هم

پس بمیرانید، او را کرد امر

تا به خاک اندر برندش زید و عمر

پس در آن وقتی که دارد اقتضای

سازد او را زنده چون خواهد خدای

امر حق را آدمی حقاً هنوز

خود بجا ناورده قدر نیم روز

پس بباید تا کند آدم نظر

بر طعامش تا چه شد حادث دگر

بنگرد باید که ما چون آب را

ریختیم از ابر هر جا ز اقتضا

ارض را پس بر نبات اشکافتیم

بهر قوت آن مقتضی چون یافتیم

پس برویاندیم زو دانه و عنب

قضب و زیتون، نخل خرما بر سبب

باغهای پر ز اشجار سطبر

میوه های خشک و تر زآن آب و ابر

یا چراگاه است آب اندر کلام

یا که میوة خشک گشته در مقام

این است برخورداری از بهر شما

هم ز بهر چارپایان قوت ها