صفی علیشاه » تفسیر منظوم قرآن کریم » ۶۵- سوره الطّلاق » ۲- آیات ۳ تا ۵

وَ یَرْزُقْهُ مِنْ حَیْثُ لاٰ یَحْتَسِبُ‌ وَ مَنْ یَتَوَکَّلْ عَلَی اَللّٰهِ فَهُوَ حَسْبُهُ إِنَّ اَللّٰهَ بٰالِغُ أَمْرِهِ قَدْ جَعَلَ اَللّٰهُ لِکُلِّ شَیْ‌ءٍ قَدْراً (۳) وَ اَللاّٰئِی یَئِسْنَ مِنَ اَلْمَحِیضِ مِنْ نِسٰائِکُمْ إِنِ اِرْتَبْتُمْ فَعِدَّتُهُنَّ ثَلاٰثَةُ أَشْهُرٍ وَ اَللاّٰئِی لَمْ یَحِضْنَ وَ أُولاٰتُ اَلْأَحْمٰالِ أَجَلُهُنَّ أَنْ یَضَعْنَ حَمْلَهُنَّ وَ مَنْ یَتَّقِ اَللّٰهَ یَجْعَلْ لَهُ مِنْ أَمْرِهِ یُسْراً (۴) ذٰلِکَ أَمْرُ اَللّٰهِ أَنْزَلَهُ إِلَیْکُمْ وَ مَنْ یَتَّقِ اَللّٰهَ یُکَفِّرْ عَنْهُ سَیِّئٰاتِهِ وَ یُعْظِمْ لَهُ أَجْراً (۵)

و روزی دهد او را از جایی که گمان نمی‌برد و کسی که توکل کند بر خدا پس اوست کافی او بدرستی که خدا رساننده امر است بتحقیق که گردانیده خدا برای هر چیزی اندازه (۳) و آن زنان که نومید شدند از حیض از زنان شما اگر شک دارید پس عده ایشان سه ماه است و آن زنان که حایض نشوند و صاحبان حمل مدتشان آنست که فروگذارند بار خود را و کسی که بپرهیزد از خدا می‌گرداند برای او از امر و آسان (۴) آن امر خداست فرو فرستاد او را بسوی شما و کسی که پرهیزد از خدا نگاه دارد از او گناهانش را و بزرگ شود مر او را اجرش (۵)

بدهد او را روزی از جایی که آن

می نباشد هرگز او را در گمان

هر توکل بر خدا کرد، او کند

مر مهمّاتش کفایت از سند

حق رساننده است امرش را تمام

بر هر آنچه خواهد او در هر مقام

بر هر آن چیزی بگردانیده حق

قدر آن اندازه ای از ماخَلَق

یا که مقداری ز اوضاع زمان

که نیفتد پیش و پس آنی از آن

رفت مردی نزد شاهی ز اهل دین

خواست کاری زآن خلیفه آن امین

گفت قرآن خوانده ای گفتا که نی

گفت رو آموز قرآن ز ایمنی

کار ما ندهیم بر آن بی هنر

که بود از علم قرآن بیخبر

زآن طمع آموخت قرآن مرد عام

تا به این آیت رسید اندر کلام

از عمل یکباره ببرید از امید

پس خلیفه روزی از راهش بدید

گفت قرآن هیچ خواندی، گفت مرد

خواندم آری دانم آن را فرد فرد

گفت هر کاری که خواهی نک تو راست

گفت کاری من نخواهم خود به راست

آیتی خواندم ز قرآن کآن مرا

کرد مستغنی ز هر کار ای کیا

خواند این آیت بر او پس مرد هوش

یاد گیر از وی هم ار داری تو گوش

وآنکه نومیدند از حیض آن نساء

در شکید از قطع دم وآنگه شما

پس زمان عدّه شان باشد سه ماه

تا که گردد رفع ریب و اشتباه

ور به سن لَم یَحِضند آن زنان

عدّة ایشان سه مه شد همچنان

وآن زنان باردار اندر یقین

شد نهایتشان ز وقت عدّه این

تا که بگذارند ایشان بار خویش

گر یکی باشد ز یک ور هست بیش

جمله باید وضع گردد بی سخن

نی که گر یک طفل را بنهاد زن

می تواند شد به عقد دیگری

گیرد او با حمل طفلی شوهری

عصمت زوجیّت اما منقطع

می شود زو گر ز حکمی منتفع

هر که ترسد از خدا و آرد وثوق

هم نماید او مراعات حقوق

حق بگرداند پدید آرد بر او

ز امر خود آسانی ای بی گفتگو

اینکه شد مذکور در آیت همه

از طلاق و عدّه و رجعت همه

حکم حق باشد که بفرستاده او

بر شما از لوح محفوظش فرو

هر که پرهیزد ز حق یابد نجات

می بپوشاند حق از وی سیّئات

هم نماید مزد او را حق بزرگ

اجر این است ار عمل باشد سترگ