یٰا أَیُّهَا اَلَّذِینَ آمَنُوا اِتَّقُوا اَللّٰهَ وَ لْتَنْظُرْ نَفْسٌ مٰا قَدَّمَتْ لِغَدٍ وَ اِتَّقُوا اَللّٰهَ إِنَّ اَللّٰهَ خَبِیرٌ بِمٰا تَعْمَلُونَ (۱۸) وَ لاٰ تَکُونُوا کَالَّذِینَ نَسُوا اَللّٰهَ فَأَنْسٰاهُمْ أَنْفُسَهُمْ أُولٰئِکَ هُمُ اَلْفٰاسِقُونَ (۱۹) لاٰ یَسْتَوِی أَصْحٰابُ اَلنّٰارِ وَ أَصْحٰابُ اَلْجَنَّةِ أَصْحٰابُ اَلْجَنَّةِ هُمُ اَلْفٰائِزُونَ (۲۰)
ای آن کسانی که ایمان آوردید بپرهیزید از خدا و باید بنگرد نفسی که چه پیش فرستاد برای فردا و بپرهیزید خدا را بدرستی که خدا بیناست بآنچه میکنید (۱۸) و نباشند چون آنان که فراموش نمودند خدا را پس فراموش گردانید بر آنها خودهاشان را آنهایند آنها فاسقان (۱۹) یکسان نیستند اهل آتش و اهل بهشت اهل بهشتند ایشان کامیابان (۲۰)
ای گروه کاهل ایمانید بس
می بترسید از خدا در هر نفس
هر کسی باید کند در خود نظر
تا چه بفرستاده پیش از خیر و شرّ
بهر فردای قیامت گر که آن
هست طاعت شکر حق گوید به جان
ور که عصیان است پس باید کند
توبه و تقوی ز فعل زشتِ بد
باید او البته پرهیزد مدام
از عقوبت های خلاّق الانام
او بود دانا بر آنچه می کنید
پس چو داند او به نیکی ره زنید
هست تقوای نخستین از عوام
وآن دوم مخصوص خاصان و کرام
هست تقوای عوام از ناپسند
وآنچه اندر شرع زشت است و نژند
لیک تقوای خواص از ماسواست
و اجتناب از هر چه مادون خداست
همچو آنان می مباشید ایچ بس
که فراموش از خدا کردند بس
پس فراموش از نفوس خویشتن
ساختشان پروردگار ذوالمنن
یا چو بردند از گنه حق را زیاد
توبه بُرد از یادشان ربّ العباد
این گروه از فاسقانند از یقین
رفته بیرون از حدود و حکم دین
نیست یکسان اهل جنّت و اهل نار
از جحیمند اهل جنّت رستگار