صفی علیشاه » تفسیر منظوم قرآن کریم » ۵۳- سوره النجم » ۴- آیات ۱۹ تا ۳۰

أَ فَرَأَیْتُمُ اَللاّٰتَ وَ اَلْعُزّٰی (۱۹) وَ مَنٰاةَ اَلثّٰالِثَةَ اَلْأُخْریٰ (۲۰) أَ لَکُمُ اَلذَّکَرُ وَ لَهُ اَلْأُنْثیٰ (۲۱) تِلْکَ إِذاً قِسْمَةٌ ضِیزیٰ (۲۲) إِنْ هِیَ إِلاّٰ أَسْمٰاءٌ سَمَّیْتُمُوهٰا أَنْتُمْ وَ آبٰاؤُکُمْ مٰا أَنْزَلَ اَللّٰهُ بِهٰا مِنْ سُلْطٰانٍ إِنْ یَتَّبِعُونَ إِلاَّ اَلظَّنَّ وَ مٰا تَهْوَی اَلْأَنْفُسُ وَ لَقَدْ جٰاءَهُمْ مِنْ رَبِّهِمُ اَلْهُدیٰ (۲۳) أَمْ لِلْإِنْسٰانِ مٰا تَمَنّٰی (۲۴) فَلِلّٰهِ اَلْآخِرَةُ وَ اَلْأُولیٰ (۲۵) وَ کَمْ مِنْ مَلَکٍ فِی اَلسَّمٰاوٰاتِ لاٰ تُغْنِی شَفٰاعَتُهُمْ شَیْئاً إِلاّٰ مِنْ بَعْدِ أَنْ یَأْذَنَ اَللّٰهُ لِمَنْ یَشٰاءُ وَ یَرْضیٰ (۲۶) إِنَّ اَلَّذِینَ لاٰ یُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ لَیُسَمُّونَ اَلْمَلاٰئِکَةَ تَسْمِیَةَ اَلْأُنْثیٰ (۲۷) وَ مٰا لَهُمْ بِهِ مِنْ عِلْمٍ إِنْ یَتَّبِعُونَ إِلاَّ اَلظَّنَّ وَ إِنَّ اَلظَّنَّ لاٰ یُغْنِی مِنَ اَلْحَقِّ شَیْئاً (۲۸) فَأَعْرِضْ عَنْ مَنْ تَوَلّٰی عَنْ ذِکْرِنٰا وَ لَمْ یُرِدْ إِلاَّ اَلْحَیٰاةَ اَلدُّنْیٰا (۲۹) ذٰلِکَ مَبْلَغُهُمْ مِنَ اَلْعِلْمِ إِنَّ رَبَّکَ هُوَ أَعْلَمُ بِمَنْ ضَلَّ عَنْ سَبِیلِهِ وَ هُوَ أَعْلَمُ بِمَنِ اِهْتَدیٰ (۳۰)

پس خبر دهید از لات و عزی (۱۹) و منات سیمی که دیگر است (۲۰) آیا مر شما راست مذکر و مر او راست مؤنث (۲۱) این اکنون بخش کردنیست مخالف عدالت (۲۲) نیست آن جز نامهایی که نام کردید آنها را شما و پدرانتان فرو نفرستاد خدا بآن هیچ حجتی پیروی نمی‌کنند مگر گمان را و آنچه را خواهش دارد نفسهاشان و بتحقیق آمد ایشان را از پروردگارشان هدایت (۲۳) یا مر انسان‌راست آنچه آرزو می‌کنند (۲۴) پس مر خدا راست آن جهان و این جهان (۲۵) و بسیاری از فرشته در آسمانهاست که کفایت نمی‌کند شفاعت کردنشان چیزی مگر از بعد آنکه اذن دهد خدا برای کسی که خواهد و خوشنود باشد (۲۶) بدرستی که آنان که ایمان نمی‌آورند بآخرت هر آینه نام می‌نهند ملائکه را نام نهادن مؤنث (۲۷) و نیست مر ایشان را بآن هیچ دانشی پیروی نمی‌کنند مگر گمان را و بدرستی که گمان کفایت نمی‌کند از حق چیزی را (۲۸) پس اعراض کن از آنکه روی گرداند از ذکر ما و نخواست جز زندگانی دنیا را (۲۹) آنست منتهای رسیدنشان از دانش بدرستی که پروردگار تو او داناتر است بآنکه گم شد از راهش و او داناتر است بآنکه هدایت یافت (۳۰)

لات و عزّی بنگرید آیا شما

وآن منات آن سیّمین بت را به جا

حاصل اینکه این سه بت کاعظم ترند

و اکرم اندر نزدتان از دیگرند

بنگرید آیا کنند از احتمال

خلق زآنچه آفریده ذوالجلال

بر شما آرند یا نفع و ضرر

یا کنند از عابدانشان دفع شرّ

مر شما را هست آیا نر ولد

بهر حق فرزند ماده بی سند

نزد بعض این است یعنی که شما

دختران را خوار بینید از خطا

زنده در گور افکنید از ننگشان

می زنید از بَددلی بر سنگشان

لات و عزّی که اِناثند از چه رو

پس پرستید این بود بد یا نکو

این چنین قسمت نباشد استوار

که شما بِه را نمایید اختیار

این بتان نبوند جز اسماء چند

که شما هِشتید نام از بد پسند

هم پدرهاتان که این اصنام را

هِشته اند این نامهای خام را

حق نبفرستاده بر آن حجتی

نزد عقلش نیست یک جو صحتی

پیروی نکنند در آئین و کیش

جز گمان و جز هوای نفس خویش

هم به تحقیق آمده است از نزد رب

آنچه باشد بر هدایتشان سبب

هست آیا آدمی را آنچه او

می نماید در مهمّات آرزو

پس خدا را باشد اندر هر جهت

ملکت دنیا و ملک آخرت

هر چه را خواهد به هر کس می دهد

بی ز امرش کی به کس چیزی رسد

ای بسا ز افرشتگان آسمان

چشم دارند از شفاعت مشرکان

آن شفاعت ها بنکند هیچ سود

جز ز بعد اذن حق سلطان جود

بهر هر کس خواهد و بپسندد او

بدهد آن درخواستن نفعی نکو

آن کسان کایشان به دار آخرت

نیستشان ایمان، بدون معذرت

بر ملایک نام بنهند از پسند

آن چنان نامی که بر نسوان نهند

نیست هیچ از علم ایشان را بر آن

پیروی نکنند جز ظنّ و گمان

ظن بندهد سود از حق هیچ چیز

یعنی از اصل حقیقت در تمیز

پس بگردان روی از آن کو برملا

رو بگردانیده است از ذکر ما

خواسته نی از عملها در بسیج

جز حیات دنیوی پست هیچ

غایت این است از رسیدنهایشان

نزد علم و دانش اندر رایشان

همّ و همّتشان بود یعنی تمام

صرف لذتهای دنیا ز اهتمام

رب تو داناتر است ای ره پناه

بر کسی کو گشته گمراه او ز راه

هم بود اعلم به هر ره یافته

نور ایمان، قلب آگه یافته