اَللّٰهُ اَلَّذِی أَنْزَلَ اَلْکِتٰابَ بِالْحَقِّ وَ اَلْمِیزٰانَ وَ مٰا یُدْرِیکَ لَعَلَّ اَلسّٰاعَةَ قَرِیبٌ (۱۷) یَسْتَعْجِلُ بِهَا اَلَّذِینَ لاٰ یُؤْمِنُونَ بِهٰا وَ اَلَّذِینَ آمَنُوا مُشْفِقُونَ مِنْهٰا وَ یَعْلَمُونَ أَنَّهَا اَلْحَقُّ أَلاٰ إِنَّ اَلَّذِینَ یُمٰارُونَ فِی اَلسّٰاعَةِ لَفِی ضَلاٰلٍ بَعِیدٍ (۱۸) اَللّٰهُ لَطِیفٌ بِعِبٰادِهِ یَرْزُقُ مَنْ یَشٰاءُ وَ هُوَ اَلْقَوِیُّ اَلْعَزِیزُ (۱۹)
خداست که فرو فرستاد کتاب را بحق و میزان را و چه چیز آگاه کرد ترا شاید که باشد قیامت نزدیک (۱۷) بشتاب میخواهند آن را آنان که نمیگروند بآن و آنان که گرویدند ترسندگانند از آن و میدانند که آن حق است آگاه باشید بدرستی که آنان که شک میکنند در قیامت هر آینه در گمراهی دوریاند (۱۸) خدا صاحب لطف است ببندگانش روزی میدهد آن را که میخواهد و اوست توانای غالب (۱۹)
آن خدا کو خالق ارض و سماست
خود فرستاد این کتاب از حق و راست
باز میزان را که باشد راه شرع
حاصل از عدل حقیقی ز اصل و فرع
شرع را زآن گفت میزان که به آن
می شود سنجیده اعمال کسان
یا بود میزان پیمبر یا ولیّ
که خفایا می شود زو منجلی
گفت زآن حیدر (ع) منم میزان و راه
گردد از من رفع ریب و اشتباه
مؤمن و فاسق شدند اعنی پدید
فاسق است آن کز ولایش سرکشید
هم قیامت بر قیامش قائم است
وین در ادوار ولایت دائم است
مر چه چیزت کرد دانا ای حبیب
بر قیامت شاید آن باشد قریب
بل یقین است اینکه از مژگان و مو
بر تو اقرب باشد آن بی گفتگو
وقت کشف سرّ آن نبود هنوز
پرده بردارد صفی تا زآن رموز
گرچه اندر ضمن گفتار و کلام
گفته ام اسرار آن را بالتمام
لیک تو نه تازی ای نه پارسی
تا به مطلب زآن زبان یا زین رسی
نایدم باور کز این تفسیر نیز
تو ز انکارت بفهمی هیچ چیز
بر قیامت می کنند ایشان شتاب
آنکه بر وی نگروند از ناصواب
قصد استهزاء بود ز اشتابشان
کآن بود مستبعد از آدابشان
در هراس از حشر مؤمن بر سزاست
زآنکه آن دانند باشد حق و راست
می بدانید آن کسانی که جدل
می کنند اندر قیامت بی محل
در ضلالی بس بعیدند از عمی
چون خدا خواهد شود چبود اِبا
حق بود بر بندگان خود لطیف
لطف باشد از قوی بر هر ضعیف
لطف یعنی در جزای خیر بیش
شکر اندک خواهد از مرزوق خویش
مر خصوصیات فضلش بر عبید
زآن بود باریکتر کآید پدید
هم از آن بسیارتر کآید به گفت
یا شود احصاء به پیدا و نهفت
یا که لطف است آنکه خواهد بر اُمم
حسن حال و نفی سوء از دم به دم
می دهد روزی به هر کس خواهد آن
قدر استحقاق روزی خوارگان
هم توانا در ظهور مرحمت
هم به امرش غالب اندر مصلحت