مَنْ کٰانَ یُرِیدُ اَلْعِزَّةَ فَلِلّٰهِ اَلْعِزَّةُ جَمِیعاً إِلَیْهِ یَصْعَدُ اَلْکَلِمُ اَلطَّیِّبُ وَ اَلْعَمَلُ اَلصّٰالِحُ یَرْفَعُهُ وَ اَلَّذِینَ یَمْکُرُونَ اَلسَّیِّئٰاتِ لَهُمْ عَذٰابٌ شَدِیدٌ وَ مَکْرُ أُولٰئِکَ هُوَ یَبُورُ (۱۰) وَ اَللّٰهُ خَلَقَکُمْ مِنْ تُرٰابٍ ثُمَّ مِنْ نُطْفَةٍ ثُمَّ جَعَلَکُمْ أَزْوٰاجاً وَ مٰا تَحْمِلُ مِنْ أُنْثیٰ وَ لاٰ تَضَعُ إِلاّٰ بِعِلْمِهِ وَ مٰا یُعَمَّرُ مِنْ مُعَمَّرٍ وَ لاٰ یُنْقَصُ مِنْ عُمُرِهِ إِلاّٰ فِی کِتٰابٍ إِنَّ ذٰلِکَ عَلَی اَللّٰهِ یَسِیرٌ (۱۱) وَ مٰا یَسْتَوِی اَلْبَحْرٰانِ هٰذٰا عَذْبٌ فُرٰاتٌ سٰائِغٌ شَرٰابُهُ وَ هٰذٰا مِلْحٌ أُجٰاجٌ وَ مِنْ کُلٍّ تَأْکُلُونَ لَحْماً طَرِیًّا وَ تَسْتَخْرِجُونَ حِلْیَةً تَلْبَسُونَهٰا وَ تَرَی اَلْفُلْکَ فِیهِ مَوٰاخِرَ لِتَبْتَغُوا مِنْ فَضْلِهِ وَ لَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ (۱۲)
آن کس که باشد که خواهد عزت را پس مر خدا راست عزت همگی بسوی او بالا میرود سخن پاکیزه و کرداری شایسته بالا میبرد آن را و آنان که میاندیشند بدیها را از برای ایشانست عذابی سخت و حیله آنها او ناچیز میشود (۱۰) و خدا آفرید شما را از خاک پس از نطفه پس گردانید شما را جفتها و بر نمیدارد هیچ مؤنثی و نمینهد جز بعلم او و عمر داده نمیشود هیچ عمر داده شده را و کم کرده نمیشود از عمرش جز آنکه در کتاب است بدرستی که آن بر خدا آسانست (۱۱) و یکسان نیستند دو دریا این شیرینست بسیار شیرین که گواراست آشامیدنش و این شوریست بسیار شور تلخ مزه و از همه میخورند گوشتی تازه و بیرون میآورند پیرایه که میپوشند آن را و میبینی کشتیها را در آن شکافندههای آب بسینه تا بجویید از احسانش و باشید که شما شکر کنید (۱۲)
هر که خواهد عزّت و قدر و علوّ
پس بود عزّت خدا را بی غلو
هست عزّت یعنی اندر طاعتش
بنده می گردد عزیز از عزّتش
سوی او بالا رود گفتار پاک
فعل نیک آن را برد سوی سماک
گفت طیّب را به سوی حضرتش
می دهد اعمال صالح رفعتش
حمد و تسبیح است و تهلیل آن کلام
یا که هر گ فتار حق در هر مقام
وآن کسان کاندیشه های بد کنند
اندر آزار رسول ارجمند
هستشان در آخرت رنجی شدید
مکرشان هم فاسد آید در امید
حق شما را خلق فرمود از تراب
بعد از آن از نطفه اندر انقلاب
بعد از آن با یکدگر گرداند جفت
مرد و زن را آشکارا نی نهفت
می نگیرد حمل و ننهد حمل زن
جز که می داند مر آن را ذوالمنن
صاحب عمری نیابد عمر هیچ
هم ز عمرش کم نگردد در بسیج
جز که آن مرقوم باشد در کتاب
لوح محفوظ اعنی اندر انتخاب
قصر و طول عمر در برنا و پیر
ذَلِکَ إنَّ عَلَی االلهِ یَسِیر
مستوی نبوند دو دریا دگر
آب شیرین و آب شور اندر نظر
آن یکی عَذْب فُرَات اندر مزاج
برخورنده وآن دگر مِلْح أجَاج
زین دو دریا می خورید از هر یکی
لحم تازه ماهی اعنی بی شکی
زآن برون آرید چون پر مایه ها
لؤلؤ و مرجان پی پیرایه ها
تا بپوشید آن شما یعنی زنان
حلیه ها و زیور اندر هر زمان
می ببینی فُلکها را در مرور
که شتابند و شکافند آن بحور
در تجارت تا ز بخشش های او
رزقها جویید اندر جستجو
تا شما شاید مگر شاکر شوید
در چنین نعمت به حق حاضر شوید