صفی علیشاه » تفسیر منظوم قرآن کریم » ۳۳- سوره الاحزاب » ۶- آیات ۱۷ تا ۱۹

قُلْ مَنْ ذَا اَلَّذِی یَعْصِمُکُمْ مِنَ اَللّٰهِ إِنْ أَرٰادَ بِکُمْ سُوءاً أَوْ أَرٰادَ بِکُمْ رَحْمَةً وَ لاٰ یَجِدُونَ‌ لَهُمْ مِنْ دُونِ اَللّٰهِ وَلِیًّا وَ لاٰ نَصِیراً (۱۷) قَدْ یَعْلَمُ اَللّٰهُ اَلْمُعَوِّقِینَ مِنْکُمْ وَ اَلْقٰائِلِینَ لِإِخْوٰانِهِمْ هَلُمَّ إِلَیْنٰا وَ لاٰ یَأْتُونَ اَلْبَأْسَ إِلاّٰ قَلِیلاً (۱۸) أَشِحَّةً عَلَیْکُمْ فَإِذٰا جٰاءَ اَلْخَوْفُ رَأَیْتَهُمْ یَنْظُرُونَ إِلَیْکَ تَدُورُ أَعْیُنُهُمْ کَالَّذِی یُغْشیٰ عَلَیْهِ مِنَ اَلْمَوْتِ فَإِذٰا ذَهَبَ اَلْخَوْفُ سَلَقُوکُمْ بِأَلْسِنَةٍ حِدٰادٍ أَشِحَّةً عَلَی اَلْخَیْرِ أُولٰئِکَ لَمْ یُؤْمِنُوا فَأَحْبَطَ اَللّٰهُ أَعْمٰالَهُمْ وَ کٰانَ ذٰلِکَ عَلَی اَللّٰهِ یَسِیراً (۱۹)

بگو کیست که نگاه دارد شما را از خدا اگر خواسته باشد بشما بدی یا خواسته باشد بشما رحمتی و نیابند برای خود از غیر خدا صاحبی یا دوستی و نه یاوری (۱۷) بتحقیق می‌داند خدا بازدارندگان را از شما و گویندگان مر برادرانشان را که بیائید بسوی ما و نمی‌آیند کارزار را مگر اندکی (۱۸) بخیلان بر شما پس چون آمد بیم بینی ایشان را که می‌نگرند بسوی تو می‌گردد چشمهاشان چون کسی که به بیهوشی طاری شده باشد بر او از سکرات موت پس چون رود بیم خسته سخن کنند شما را بزبانهای تیز بخیلان بر خیر آنها ایمان نیاوردند پس ناچیز گردانید خدا کردار ایشان را و باشد آن بر خدا آسان (۱۹)

گو به ایشان کیست تا دارد نگاه

مر شما را ز امر حق اندر پناه

خواهد ار بد بر شما او یا که نیک

سوء یا رحمت رسد ناچار لیک

می نیابند این خلایق بهر خویش

دوست یا یاری سوای حق به کیش

میبداند مر معوّق را خدای

از اعانت بر رسول مقتدای

وآنکه می گویند بر اخوانشان

که به سوی ما بیایید از نشان

بر خوشی و عیش یابید اشتغال

وارهید از محنت جنگ و قتال

می نیابند آن دورویان در نبرد

جز قلیلی با نبردی سهل و سرد

کم به جنگ آیند یعنی یا کنند

جنگ اندک از نفاق پُر گزند

مر بخیلانند ایشان بر شما

در ظفر یا در غنیمت یا نوا

پس چو آید خوف دشمن یا قتال

بینی ایشان را ز جُبن و اختلال

سوی تو می بنگرند از بد سیر

چشمهاشان گردد اندر دور سر

چون کسی کآید بر او از مرگ غش

پس چو رفت آن خوف و اندوه و طپش

می برنجانندتان از بی تمیز

با زبانهای حداد اعنی که تیز

اندر آن حالی که در نیکی بخیل

بر شما باشند و اندر قال و قیل

که شما از فرّ ما غالب شدید

ور نه بس مغلوب و مستأصل بُدید

این جماعت نیستند ایمان مقام

کرده حق اعمالشا ن باطل تمام

سهل و آسان است وین بس بهر حق

که بشوید نقش اعمال از ورق