حافظ » اشعار منتسب » شمارهٔ ۹۸

باز آی که جانم به جمالت نگران است

باز آی که دل در غم هجرت به فغان است

باز آی که بی روی تو ای نور دو دیده

سیلاب سرشک از من سرگشته روان است