اَللّٰهُ یَبْدَؤُا اَلْخَلْقَ ثُمَّ یُعِیدُهُ ثُمَّ إِلَیْهِ تُرْجَعُونَ (۱۱) وَ یَوْمَ تَقُومُ اَلسّٰاعَةُ یُبْلِسُ اَلْمُجْرِمُونَ (۱۲) وَ لَمْ یَکُنْ لَهُمْ مِنْ شُرَکٰائِهِمْ شُفَعٰاءُ وَ کٰانُوا بِشُرَکٰائِهِمْ کٰافِرِینَ (۱۳) وَ یَوْمَ تَقُومُ اَلسّٰاعَةُ یَوْمَئِذٍ یَتَفَرَّقُونَ (۱۴) فَأَمَّا اَلَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا اَلصّٰالِحٰاتِ فَهُمْ فِی رَوْضَةٍ یُحْبَرُونَ (۱۵) وَ أَمَّا اَلَّذِینَ کَفَرُوا وَ کَذَّبُوا بِآیٰاتِنٰا وَ لِقٰاءِ اَلْآخِرَةِ فَأُولٰئِکَ فِی اَلْعَذٰابِ مُحْضَرُونَ (۱۶) فَسُبْحٰانَ اَللّٰهِ حِینَ تُمْسُونَ وَ حِینَ تُصْبِحُونَ (۱۷) وَ لَهُ اَلْحَمْدُ فِی اَلسَّمٰاوٰاتِ وَ اَلْأَرْضِ وَ عَشِیًّا وَ حِینَ تُظْهِرُونَ (۱۸) یُخْرِجُ اَلْحَیَّ مِنَ اَلْمَیِّتِ وَ یُخْرِجُ اَلْمَیِّتَ مِنَ اَلْحَیِّ وَ یُحْیِ اَلْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهٰا وَ کَذٰلِکَ تُخْرَجُونَ (۱۹)
خدا میآفریند خلق را پس اعاده میکندش پس بسوی او برگردانیده میشوید (۱۱) و روزی که قایم شود قیامت نومید شوند گناهکاران مشرکان (۱۲) و نباشد مر ایشان را از شریکان شفیعان و باشند بشریکانشان انکارورزندگان (۱۳) و روزی که قایم میشود قیامت روزی چنین متفرق میشوند یعنی مؤمنان و کافران از هم جدا میشوند (۱۴) پس اما آنان که ایمان آوردند و کردند کارهای شایسته پس ایشانند در چمنی که مسرور میشوند (۱۵) و اما آنان که کافر شدند و تکذیب کردند آیتهای ما را و ملاقات آخرت را پس آنانند در عذاب حاضرکردگان (۱۶) پس تسبیح خدا هنگامی که شبانگاه میکنید و هنگامی که بامداد میکنند (۱۷) و مر او راست ستایش در آسمانها و زمین و طرف آخر روز و هنگامی که ظهر میکنند (۱۸) بیرون میآورد زنده را از مرده و بیرون میآورد مرده را از زنده و زنده میگرداند زمین را پس از موت آن و همچنین بیرون آورده میشوید (۱۹)
آفرید او خلق را از ابتدا
عود بدهد بعد مرگ آن جمله را
پس به سویش جمله می گردند باز
بر حقیقت رجعت آرند از مجاز
اندر آن روزی که بنماید قیام
مر قیامت مجرمان اندر مقام
جمله می گردند از حیرت خموش
ناامید از حال خود بی عقل و هوش
شافعی نبود مر ایشان را به راست
هم ز انبازانشان در بازخواست
کافر ایشان خود به انبازان بوند
یا شریکانشان بری ز ایشان شوند
گردد آن روزی قیامت که بپا
مردمان از هم شوند آن دم جدا
پس خود اما بگرویدند آنکه هم
کارها شایسته کردند از امم
پس بوند ایشان به روضه شاد و خوش
فارغ و آسوده از رنج و طپش
پس خود اما نگرویدند آنکه باز
بودشان تکذیب آیات از مجاز
هم لقای آخرت پس آن گروه
فِی الْعذَابِ محضَرُون اند از وجوه
پس ورا تسبیح گویید از فزون
حِینَ تُمسونَ و حِینَ تُصبِحون
یعنی اندر بامداد و وقت شام
بر نماز آورد می باید قیام
حمد مر او راست در ارض و سما
می بوند اندر سپاسش ماسوی
وقت عصر و وقت ظهر آرید رو
از پی تسبیح و حمد ذات او
یا به هر حالی نهان و آشکار
حمد و تسبیحش کنید از اختیار
زنده را آرد برون از میّت او
همچو انسان را ز نطفه تو به تو
یا که عالم را ز جاهل در نژاد
یا موحد را خود از مشرک نهاد
همچنین میّت ز حی آرد برون
برخلاف آنچه شد ذکر از شئون
مر زمین را زنده سازد بعد موت
همچنین آرد برونتان بعد فوت